محیا کوچولو

.....
مشخصات بلاگ

محیا کوچولو الان دیگه اونقدرا کوچولو نیست که بشه بهش گفت کوچولو!!
ولی یه زمانی اونقدر کوچولو بود که میشد بهش گفت کوچولو...!!!

به خدا اگه چیزی ازین دوتا جمله فهمیده باشین....
خودمم نفهمیدم خب!!!D:

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۶/۲۳
    ax
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۹۴/۰۶/۲۳
    ax
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۴/۰۶/۲۳
    ax
آخرین نظرات
  • ۴ مهر ۹۴، ۱۹:۵۷ - fatemeh S.NAKHAEI
    :"(
  • ۲ مهر ۹۴، ۱۴:۳۰ - fatemeh S.NAKHAEI
    :"(
  • ۲۵ شهریور ۹۴، ۰۱:۴۷ - سیا کلانتر
    خخ
شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ب.ظ

تیز و بز

ینی عاشق اون بز خال خالیه شدمااا خخخ


خییلی بامزس...

    

اون کوچولوئه ک دورنگه رو میخواستم بغل کنم در میرفت...انقدم فرز بود!!تیز و بز که میگن اینه ها!!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۶
محیا
جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۳۹ ب.ظ

جن!!!

این عکس تو آبادان گرفته شده...


وقتی برگشتن خونه فهمیدن تو عکس کنارشون جن بوده!!!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۳۹
محیا
پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ق.ظ

محیا کوچولو

محیا کوچولو....


اینجا موهامو مدل قارچی کوتاه کردن...آبجیم میگه واقعا شکل قارچ شده بودی!!خخخخ

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۱۶
محیا
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴ ب.ظ

موجود نادر

اینی که میبینید...موجود نادری نیست...این یه انسانه!!!


که تو ماشین خوابیده و میخواد نور تو چشمش نباشه!!!!!!


نفس بند بیاد مهم نیستاااا!! فقط صورت نسوزه...خخخ




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۴
محیا
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ب.ظ

دلتنگی هام

حدودا دو سه ساعت پیش مامانبزرگم رفت خونشون

از همین الان دلم براش تنگ شد[گریه]

خیلی تو این چن روز بهش عادت کردم...

کاش میتونستم طبق عادت بچگیام پشت سرش گریه کنم 

تا یه کم دیرتر بره...یا اینکه منم با خودش ببره...

یادش بخیر...

اونموقه ها مامانجون سرحال بود...

باهام بازی میکرد و پابه پام میدوید اینطرف و اونطرف

یادش بخیر...

طعم قره قروت های خوشمزه ای که درست میکرد..

یادش بخیر...

کبود شدن ساق پام وقتی از پله های سنگی و قدیمی خونشون بالا میرفتم

چقد دلم واسه بابابزرگم تنگ شده...

که بهم بگه خوشمزه ی من...

که هر دفعه رو ترازو وزنمو بکشه...

که بهم بگه: بچه از اون دستگیره در آویزون نشو...

روحت شاد باباجون
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۲۹
محیا
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۴۱ ب.ظ

دنیای دخترونه

دنیای دخترونه من...پر از لاک هایی ک استفاده نمیشن!!!!



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۴۱
محیا
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ب.ظ

شلوغهههه

عاغا مدیریت اینجا چرا انقد شلوغهههه؟؟

قاطی کردم خووو!!!

الان نمیدونم چیشد...زدم یکی از نظرارو پاک کردم[گریه]

ینی پاک نکردماااا...یهو محو شد!!!!

من بلاگفا میخوااام...شکلک...[خیییلی گریه]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۵۸
محیا
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ

...

تمام دارایی ام خدایی است


که دغدغه از دست دادنش را ندارم....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۱
محیا
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ

اومدم اینجا...

دلم میخواست این وبلاگم یه موضوع داشته باشه...


ولی چیزی به ذهنم نرسید


راهنمایی کنید لدفن


اینجا شکلک نداره...من شکلک میخواااااام[گریه]

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۴۵
محیا